حکایت

شعر.پند.اندرز

حکایت

شعر.پند.اندرز

ای ایرانی بخوان


ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید
وجه می می‌خواهم و مطرب که می‌گوید رسید

شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام
بار عشق و مفلسی صعب است می‌باید کشید

قحط جود است آبروی خود نمی‌باید فروخت
باده و گل از بهای خرقه می‌باید خرید

گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش
من همی‌کردم دعا و صبح صادق می‌دمید

با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ
از کریمی گوییا در گوشه‌ای بویی شنید

دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک
جامه‌ای در نیک نامی نیز می‌باید درید

این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت
وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید

عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق
گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید

تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
این قدر دانم که از شعر ترش خون می‌چکید


سلام سلام ای ایرانی افتخار میکنم بر ایرانی بودنم و افتخار کنیم بر ایرانی بودنمان


شروع سالی نو با بهار زندگانی نو را بر شما و خانواده محترمتان تبریک عرض


مینمایم و آرزو سالی پر از سلامتی و شاد کامی را از در گاه خالق یکتا آرزو مند و


خواستارم ... سال نو نوروز 1389 بر عموم ایرانیان مبارک باد


لطفاً نظرتان را بیان فرمائید%

خانوادههای دهقانی و قسیمی بر شما هم سال نو مبارکباد...


خاک خورده ها...

به نام آنکه همه ی خلقت را از عشقش به مخلوق،زیبا و دلنشین آفرید تا بهشتی دیگر به روی زمین باشد... 

و اما خاک خورده ها را از زیر خاکها بیرون بکشیم تا افکار و کردار مان نسبت به زندگانی بهتر شود. از بزرگی سروده شده:خداوند چیزی نیک تر از خرد و ادب مرد نداده است،زیبائی های که اگر مرد از دستشان دهد،زیباترین چیز زندگانی خود را از دست داده است. هر روزی که تواش به شادمانی گذرانده ای،منش به زندان همراه غم بگذراند ه ام،اما نه شادمانی را دوامی است نه غم را،هیچکس،پیوسته شادمان یا اندوهگین نمانده است. گویند:آنکس که آن کند که خواهد،آن بیند که نخواهد. ترک آزارم نکردی؟ترک دیدارت کنم،آتش اندازم بجانت بسکه آزارت کنم،هر کجا گویم که هستی،وین زبانبازی چیست،تا ابد در بند تنهائی گرفتارت کنم.